گالری عکس و بیوگرافی عباس غزالی بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون
عکس عباس غزالی و برادرش یونس غزالی
عکس مادر عباس غزالی بازیگر خوش چهره
تصویر عباس غزالی و خواهرزاده هایش
عکس عباس غزالی در کنار همسرش
عکس بانمک از کودکی عباس غزالی
«« نام اصلی :: عباس غزالی »»
«« زمینه فعالیت :: بازیگر »»
«« تولد :: 14 بهمن 1363 »»
«« زادگاه :: تهران ، ایران »»
«« محل زندگی :: تهران »»
«« ملیت :: ایرانی »»
تصویر مزار پدر عباس غزالی
عباس غزالی زاده 14 بهمن 1363 در تهران بازیگر تئاتر ، تلویزیون و سینما ایرانی است. این بازیگر دارای تحصیلات دیپلم ادبیات و علوم انسانی میباشد و بیشتر به خاطر حضورش در سریال وضعیت سفید و بازی در نقش بهروز به شهرت رسید.
فال روزانه روز تولد برای متولدین تمام ماه های سال ، در ادامه فال خود را مطالعه نمایید
شما در میان تمام مردم دیگر بهترین دوستان را دارید و ممکن است آنها امروز هیچ کار اشتباهی انجام ندهند. با وجود این حتی اگر آنها صادقانه شما را دوست دارند، بایستی همیشه به یاد داشته باشید که شما اکنون از ورای عینک خوش بینی به آنها مینگرید. اما اگر با دقت نگاه کنید میتوانید بیطرفانه به موضوع بنگرید. برای ادامه داشتن دوستیهایتان قبول کردن واقعیت نسبت به تحمیل کردن افکارتان به آنهایی که دوستشان دارید از اهمیت بیشتری برخوردار است.
شما امروز نسبت به فردی که خوب از تواناییهایش استفاده میکند، برداشت اشتباهی دارید. بنابراین وظایفتان را در خانه انجام بدهید و قبل از اینکه فقط ارزش ظاهری کلمات را درک کنید به دنبال فهمیدن حقیقت باشید. اگر شما پول و وقتتان را برای موضوعی صرف کردهاید که اکنون میدانید نقشهای بیش نبوده است، افراد دیگر را به خاطر آن سرزنش نکنید. بخشی از وجود شما حالا میخواهد آنچه را که میگویید باور کند، بنابراین با تقلید کورکورانه از یک راهنما خودتان را به دردسر نیندازید.
امروز مرز باریکی بین واقعیت و رویا وجود دارد، این مرز باریک در حالیکه تمیز دادن این دو را از یکدیگر برای شما مشکل کرده است، آزادانه در حال جابجایی و حرکت کردن است. در حالیکه رویاهایتان را بررسی میکنید و در هنر، موسیقی یا تفریح غرق شدهاید، برای تخلیه کردن این انرژیتان از تخیل خود استفاده کنید. به خودتان برای رفتن به تعطیلات مرخصی بدهید وگرنه نخواهید توانست حتی به طور موقتی حقیقت را بفهمید.
امروز روزی همراه با رویاها و خاطرات فراموش شده میباشد. ممکن است شما تجربهها و پندارههای تکراریای داشته باشید که نتوانید به راحتی برای فرد دیگری توصیفشان کنید. سعی نکنید که همین الان تجربههای درونیتان را با افراد دیگر سهیم شوید. در حالیکه از تصاویر خیالی محو احساسیتان لذت میبرید، تا جایی که لازم است با دیگران صحبت کنید. شما در روزهای بعد خواهید توانست بیشتر در موردشان صحبت کنید.
دیگران را بیگناه فرض کردن میتواند باعث برانگیخته شدن آنها برای قبول مسئولیت باشد. اما شما همچنین میتوانید انتظارات بسیار زیادی از آنها داشته باشید که نتوانند از پسشان بربیایند. اگر آنها متوجه نشوند که شما بیشتر از آنچه که آنها انجام میدهند ازشان توقع دارید، ممکن است که بدون هچ تلاش مضاعفی فعالیتشان را متوقف کنند. باید بیشتر از قبل با دیگران سازش داشته باشید و از آنها نخواهید که برای به وقوع پیوستن رویاهای غیر ممکن شما نقش راهنما را داشته باشند.
شما امروز بیشتر از آنچه در توانتان بوده به دیگران وعده دادهاید، برای اینکه شما زمان و انرژیای را که برای کامل انجام دادن یک مسئولیت لازم است را دست کم گرفتهاید. این موضوع باعث میشود که در آینده موفق به درک قدرت مشکلات شوید، بخصوص اگر این پروژه پر از طنین ارزشهای شما باشد. معمولاً تیزبینی ذهنی شما خیلی به کارتان میآید؛ امروز باید بیشتر کار کنید تا به یک بینش واضح و حقیقی نسبت اتفاقات پیش آمده برسید.
درک هنری شما قوی است؛ درحقیقت شما میدانید که چه چیزی زیباست و چه چیزی زیبا نیست. اما اکنون شما آنقدر حساسیت دارید که این حساسیت باعث میشود واکنش نامعقولی نشان بدهید و حتی موفق به درک مقوله زیبایی نشوید. ولی زیاد به خودتان سخت نگیرید. این موضوع به این معنی نیست که قضاوت شما اشتباه بوده یا اینکه شما قدرت زیبایی شناسانهتان را از دست دادهاید. فراموش نکنید که شما به موضوعاتی توجه میکنید که دیگران ممکن است به راحتی از آنها بگذرند. پس از این موهبت عاقلانه استفاد کنید.
اکنون که ماه به نشانه شما بازگشته است احساسات شما نیز شدیدتر شدهاند. حتی اگر اینگونه به نظر برسد که شما قبلاً تصمیم قطعی گرفته اید، اما گذشته از این امروز شما بیشتر مورد بخشایش قرار میگیرید. حتی اگر شما از انتخابهای دیگران ناراضی هستید، بهشان اجازه بدهید تا برای توجیه کردن عملکردهایشان شانسشان را امتحان کنند. توانایی شما در قبول کردن دیدگاههای افراد دیگر باعث شادی بیشتر شما در دراز مدت میشود.
امکان دارد امروز اطرافیانتان خیلی پرحرفی کنند، اما شما واقعاً نمیتوانید به طور کامل بفهمید که آنها چه میگویند. هر چقدر که شما بیشتر تلاش میکنید مفهوم این سخنان را بفهمید، بیشتر با ابهام مواجه میشوید. به جای اینکه دیگران را مجبور به صریح بودن بکنید، فقط تظاهر کنید که در حال گوش دادن به موسیقی هستید و روی آن تمرکز کنید تا ببینید که چه احساسی بهتان دست میدهد. پرداختن به جزئیات را برای روز دیگری بگذارید.
شما امروز برای انجام دادن وظایفتان چندین راه در پیش رو دارید و اگرچه این راهها اختیارات زیادی را به شما میدهند، اما شرایط کار کردن برای شما سخت تر میشود. اگر یک راه وجود داشته باشد که به وضوح از بقیه مهم تر باشد، برای شما ساده تر است، اما تا موقعی شما واقعاً کارتان را شروع نکرده اید توضیح دادن اینکه چه مراحلی باید طی شود، کار سختی است. سعی نکنید که از آن سر دربیاورید. فقط تا جایی که لازم است خودتان را با آن تطبیق بدهید.
تفریح کردن امروز باید بالاترین اولویت را داشته باشد و شما احتمالاً میتوانید یک تفریح متفاوت برای خودتان پیدا کنید تا خودتان را سرگرم نگه دارید. اما شما احتمالاً نخواهید توانست خود را کاملاً با تفریح کردن مشغول نگه دارید، برای اینکه ماه در دهمین خانه تان شما را تشویق خواهد کرد که مسئولیت پذیر باقی بمانید. مادامی که شما تلاش میکنید که تسلیم تن پروری نشوید، قادر خواهید بود که هر دو کار را با هم انجام دهید.
شما حرفهایی برای گفتن به خانواده یا نزدیکترین دوستانتان دارید، اما به آرامی صحبت کردن برای اینکه مکالمهای مطلوب داشته باشید برایتان کار سختی است. ممکن است افکار شما خیلی پراکنده باشند . شما حتی شاید نفهمید که چگونه میتوانید موضوع صحبت را به سمت موضوعاتی که لازم است گفته شود بکشانید. مهم نیست که این موضوع چقدر پیچیده باشد، شما میتوانید ابتدا با صحبت کردن در مورد کلیات مبهم به نتیجه برسید و سپس به آرامی مطلب را به مبحثی بکشانید که میدانید مورد قبول اطرافیانتان واقع میشود.
به گزارش پاتوق من پدر 55 ساله بعد از اینکه با سر و صدا از خواب بلند میشود به سمت اتاق پسرش میرود و او را با یک دختر 16 ساله پیدا میکند.
اسم پسر کورمیک بود و 17 سال سن داشت و دختر هم 16 سال سن داشت. هنگامی که او توسط پدر پسر بازخواست میشود میگوید که اصلا کورمیک را نمی شناسد.بعد از او نوبت به پسر میرسد تا توسط پدر بازخواست شود بعد از اینکه پسر نمیتواند پدر خود را راضی کند پدر اسلحه دستی خود را بر میدارد و به سمت پسرش شلیک میکند و او را میکشد.
به گزارش پاتوق پسر به سرعت به بیمارستان منتقل میشود ولی پسر در همان خانه جان خود را از دست داده بود. بعد از این موضوع و در مصاحبه پلیس با دختر مشخص میشود که پسر و دختر با هم دوست بوده اند و پسر او را با اذن هر دو طرف به خانه راه داده است.
حالا پدر این پسر درگیر این پرونده قتل است که علاوه بر قتل برای او رفتار خشونت بار و وحشیانه هم در خصوص این پرونده ثبت شده است. مادر پسر و همسر این مرد که زاکیرا نام دارد از پدر خواسته است که بیاید و از همه بابت این قضیه معذرت خواهی کند.
به گزارش پاتوق یک زوج آمریکایی در شب زفاف اتفاقی جالب برایشان رخ داد و این اتفاق باعث شد تا از همدیگر جدا شوند و همچنین پسر جوان شیوه زندگی اش را تغییر داد.آقای گرک کاسارونا با بیش از 100 کیلو وزن در شب زفاف بلایی به سر نامزدش آورد که در ابتدا به اورژانس کشیده شد و سپس خانم از ترس از وی جدا شد. آقای گرک 4 سال قبل با نامزدش گراکاریس آشنا شد.پس از یک ماه که از اشنایی انها می گذشت انها عروسی نمودند.کرگ در آن زمان وزن بالایی داشت به طوری که در شب زفاف سر خانمش به شدت با دیوار تخته کچی برخورد نمود و خانم بیهوش روی تخت افتاده بود.هنگامی که گرک خانم را بیهوش یافت وحشت سر و پای او را فرا گرفت.
با خود گفت حتما او مرده است.سریعا خانم روانه اورژانس شد.پس معاینات اولیه خانم به هوش امد.کرگ از ان شب خاطرات ناراحت کننده ای دارد.هنگامی که خانمش از او جدا شد وی تصمیم گرفت وضعیت خود را تغییر دهد.به همین جهت با اراده قوی سعی نمود وزن خود را کاهش دهد. با همت بلند عاقبت او بر چاقی مفرط خود غلبه نمود.
گرک ساکن لانگ ایسلند نیویورک می گوید من فعلا مجردم اما کسی چه می داند در اینده چه اتفاقاتی می افتد! من فعلا روی بدنسازی خود تمرکز نموده ام. از زمانی که گرک لاغر شده بسیار سرزنده و بشاش شده است.
دیگر مانند گذشته مجبور نیست برای پیدا نمودن البسه خود به فروشگاههای متعدد سر بزند.وی در پایان می افزاید من دوست دارم به افراد بگویم که چاقی موضوعی است که به خود افراد ارتباط دارد و انها می توانند با اراده قوی همه چیز را به کنترل خود دراورند. من به چندین نفر از دوستانم کمک کرده ام و انها هر کدام چندین کیلو وزن کم کرده اند.
امام علی (ع) یک عمر بی صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرین رمضان حال و هوای دیگری داشت، هر روزی که از ماه رمضان می گذشت، زمان وصل حضرت نزدیک می شد، او حال ویژه ای می یافت. شب نوزدهم میهمان دخترش «ام کلثوم » بود و با ساده ترین افطار، روزه اش را به اتمام رساند و تا صبح بیدار بود. دخترش به بابا عرض کرد: «ما هذا الذی قد اسهرک؟» چرا امشب بیداری؟ چه حادثه ای بیدارت نگاه داشته است؟ حضرت فرمود: «انی مقتول لو قد اصبحت » به هنگام صبح بر من ضربت خواهند زد، ضربتی که به شهادت ختم می گردد. آن شب جهان هستی نگران علی (ع) بود! مرغابیها به هنگام خروج مولی از خانه ناله زدند، گوئیا به آنان الهام شده بود که مولی را از دست می دهند. مولی به نماز صبح ایستاد، سوره حمد را خواند، سپس سوره انبیاء را آغاز کرد و یازده آیه خوانده بود که ناگاه اشقی الاولین والآخرین، ضربت بر فرق نازنینش فرود آورد. تنها جمله ای که به هنگام فرود آمدن ضربت بر فرق نازنین علی (ع) از حضرت شنیده شد، این بود که «فزت و رب الکعبة » به خدای کعبه رستگار شدم! پاتوق من : در ادامه اس ام اس های تسلیت شهادت امام علی علیه السلام را مطالعه فرمایید.
◊♦◊ دانی زچه رو دیده ما میگرید ◊♦◊
◊♦◊ در ماتم شاه اولیا می گرید ◊♦◊
◊♦◊ تنها ز غمش اهل زمین گریان نیست ◊♦◊
◊♦◊ عیسی به فلک از این عزا میگرید ◊♦◊
◊♦◊ با تسلیت ایام شهادت مولای متقیان ◊♦◊
◊♦◊ در مناجات شبانه شب های قدر را التماس دعا دارم ◊♦◊
◊♦◊ به شهر کوفه در محراب طاعت ◊♦◊
◊♦◊ علی شد کشته در حال عبادت ◊♦◊
◊♦◊ ز پـور ملجم مردود کافر ◊♦◊
◊♦◊ بخون شد غوطه ور ساقی کوثر ◊♦◊
◊♦◊ بر روح تمام شیعیان تیغ زدند ◊♦◊
◊♦◊ بر مردترین مرد جهان تیغ زدند ◊♦◊
◊♦◊ خورشیدبه سینه، ماه برسر می زد ◊♦◊
◊♦◊ انگاربه فرق آسمان تیغ زدند. ◊♦◊
سالروز ضربت خوردن امام علی (ع) تسلیت باد
◊♦◊ ملائک پر زنان ، بر سر زنان از عرش می آیند ◊♦◊
◊♦◊ ببین بال ملائک را کز آن شق القمر تر شد ◊♦◊
◊♦◊ غروبی کرد ماه آن سان که دیگر بر نمی تابد ◊♦◊
◊♦◊ بیا زهرا ، تلافی کن علی آخر به بستر شد ◊♦◊
◊♦◊ شد کشته به محراب عبادت حیدر ◊♦◊
◊♦◊ هر دیده بحال مرتضی می گرید ◊♦◊
◊♦◊ بـا گفتن “قد قتل” ز جبریل امین ◊♦◊
◊♦◊ در خلد برین خیر نساء میگرید ◊♦◊
◊♦◊ بی ذکر علی صومعه و دیری نیست ◊♦◊
◊♦◊ کس را پـی درک ذات او سیری نیست ◊♦◊
◊♦◊ گویند که از غـیر علـی چشـم بپوش ◊♦◊
◊♦◊ هـر جـا نگـرم علـی بـود غیـری نیـست ◊♦◊
◊♦◊ از حیدر مردانه ، عنایـت شده امشب ◊♦◊
◊♦◊ از ضربـت شبگانه شــکایت شده امشب ◊♦◊
◊♦◊ این قصه که امشب همه عالم به عزایند ◊♦◊
◊♦◊ از میـخ در خانه حـکایت شده امشب ◊♦◊
◊♦◊ به قلبم سوره کوثر نوشتند ◊♦◊
◊♦◊ دلم را بنده قنبر نوشتند ◊♦◊
◊♦◊ به کوی عاشقی، در لوح سینه ◊♦◊
◊♦◊ صد و ده مرتبه حیـــدر نوشتند ◊♦◊
◊♦◊ دنیای دنی، جای کسی همچو علی نیست ◊♦◊
◊♦◊ آغشت به خون، روی جهانتاب علی را ◊♦◊
◊♦◊ تا رد نکند خالق او، خواهش او را ◊♦◊
◊♦◊ ز آن رنگ شهادت زده ، محراب علی را ◊♦◊
◊♦◊ در برج ولا مهر جهانتاب علی است ◊♦◊
◊♦◊ در شهر علوم سرمدی ،باب علی است ◊♦◊
◊♦◊ از اول خلقت جهان تا محشر ◊♦◊
◊♦◊ مظلوم ترین شهید محراب ،علی است ◊♦◊
◊♦◊ نــخــورده سفــرهات جز خشکنانی ◊♦◊
◊♦◊ نــدیــده کـام تو جز استخوانی ◊♦◊
◊♦◊ نـــــدارد آســـمـــــان حــجـــره تـــو ◊♦◊
◊♦◊ به جز اقلیم اشکت کهکشانی ◊♦◊
◊♦◊ شمشیر خصم تارک حیدر شکسته است ◊♦◊
◊♦◊ محراب، همچو لاله در خون نشسته است ◊♦◊
◊♦◊ فلک نجات و قائمه عرش کردگار ◊♦◊
◊♦◊ از موج خیز حادثه بى تاب و خسته است ◊♦◊
◊♦◊ امشب ، شب ناله در فراق پدری مهربان است ◊♦◊
◊♦◊ که غیر از چاه و نخل و ماه، کسی گریه اش را ندیده بود ◊♦◊
◊♦◊ پدری دلسوز که با آه همه کودکان یتیم شریک بود ◊♦◊
◊♦◊ و غصه های همه را بر جان خود هموار میکرد ◊♦◊
◊♦◊ ولی کسی از غربت او و دردهای دلش ◊♦◊
◊♦◊ با خاری در چشم و استخوانی در گلو ، خبر نداشت ◊♦◊
◊♦◊ خداحافظ ای نخــــــــل ها چاها ◊♦◊
◊♦◊ دگر نشـــــنوید از علـــــــــی آه ها ◊♦◊
◊♦◊ که شام علــــــــی گشته دیگر سحــــــر ◊♦◊
◊♦◊ که امشــــــــب رود نزد پیغمـــــــبر ◊♦◊
◊♦◊ به نماز بست قامت که نهد به عرش پا را ◊♦◊
◊♦◊ به خدا علی نبیند به نماز جز خدا را ◊♦◊
◊♦◊ به نماز آخرینش چه گذشت من ندانم ◊♦◊
◊♦◊ که ندای دعوت آمد شه ملک لافتی را ◊♦◊
◊♦◊ همه اهل بیت عصمت زسرا برون دویدند ◊♦◊
◊♦◊ ابتا و واعلیا بنمود پر فضا را ◊♦◊