و تو در هیاهو چه شادمانه خاموش کردی آخرین شمع را
و من در سکوت چه عاشقانه گفتم تولدت مبارک
تکرار حضورت گلبرگ هاى شقایق رابه سجده وا میدارد
و من سرمست از آمدنت ترانه بودنت رامى سرایم . . .
تولدت مبارک
وجود زیبایت وارد به دنیا میشود
هدیه سالروزش این آوا میشود
عاشقی چون من بی پروا میشود
در شعر تولد غرق رویا میشود
اینگونه سالی دگر از عمر تو آغاز میشود
تولدت مبارک
همیشه لبخند بر لبانت
عشق در قلبت
لطف در نگاهت
محبت در چهره ات
بخشش در رفتارت
و حق در زبانت جاری باشد
تولدت مبارک
الفبا برای سخن گفتن نیست ، برای نوشتن نام توست
اعداد پیش از تولد تو به صف ایستاده اند
تا راز زاد روز تو را بدانند
تولدت مبارک
این هدیه ی آسمانی چشمانت
دلبسته به شمعدانی چشمانت
ای عشق تولدت مبارک ، قلبم
تقدیم به مهربانی چشمانت
یک سبد احساس را با تو قسمت می کنم
در شب میلاد تو جان نثارت می کنم
عشق زیبای تو را رونق دل می کنم
با تو ای زیباترین احساس بودن می کنم
تولدت مبارک
امروز روز میلاد توست
و من در تب در کنار تو بودن میسوزم
من نیستم و تو بی من این روز را جشن خواهی گرفت
فقط لطفی کن و جای دل مرا خالی بگذار
تولدت مبارک
فرا رسیدن سالروز تولدت را
در گوش قاصدک های عشق و زندگی زمزمه خواهم کرد
تا برف زمستانی از شوق حضورت بهار را لمس کند
آغاز بودنت مبارک
امروز به تو فکر می کنم
به زمانی که چشم گشودی
و آغوش زمان ضربان قلبش را با تو یکی نمود
دنیایم با تو آغاز شد
تولدت مبارک
و تو در هیاهو چه شادمانه خاموش کردی
آخرین شمع را
و من در سکوت چه عاشقانه گفتم
تولدت مبارک
شب میلاد تو ای دوست برای دل من
شب میلاد همه خوبی هاست
دل من امشب ازاین حادثه خوش لبریز
دامن افکارم
پر گل های خیال تو شده است
تک تک گل ها را یک به یک می بوسم
و به دل می دوزم
گرچه دوریم از هم
دلی از عاطفه لبریز و پر از عطر امید توشه ی راهت باد
روز تولدت
در دل خاک ترک خورده قلبم دانه ای احساس می کارم
می دانم دست های کوچکش را رو به خورشید وجودت می برد بالا
زیر سایه مهربانت قد کشیدم
تو را با هیچ خاکی دیگری قسمت نمی کنم
آغاز نگاه زیبایت مبارک
دیشب برای روز تولدت یک سبد ستاره چیده ام
تکه ای ازماه را و یک شاخه نیلوفر
تو متولد می شوی و من عاشق تر می شوم
تولدت مبارک
امروز هوا دوباره حس قشنگی داره
نم نم عشق و مستی از آسمون می باره
تولدت مبارک اگه قابل بدونی
رها از این تن می شم
این هدیه تولد پیشکش چشمای تو نازگل زیبای من
مثلِ گلِ یاسی برخوشه یِ دلِ من
عطرتو پیچیده درکوچه یِ منزلِ من
روز میلادت مبارک ناز گل خوشگل من
خدا را به خاطر خلقت وجودت پاکت سپاسگذارم
و برای سالروز آغاز زندگی تو خوشبختی بیشتر آرزو می کنم
ای روشنی گسترده
ای زیبایی محض
ای آسمان بی کران مهربانی
کلامی می آفرینم تا با تو سخن بگویم
سالروز زمینی شدنت مبارک
عزیزم
تماشای شفق در ماه زمستان
تماشای حضور لطیف توست
در دل معطر هستی
تولدت مبارک
در باغ جهان ، دلم گلی می جوید
امروز گل سپیده ات می روید
امروز دلم دل ای دل ای میخواند
چون میلاد تو را خدا مبارک گوید . . .
تولدت مبارک
به زبانی که توان گفت تورا می گویم
به زمانی که توان رفت تو را می جویم
جمله ها قاصر و عاجز ز بیانند ولی
بنده تبریک تولد به زمان خوشیت می گویم
عزیزم تولدت مبارک
ایشالا تا آخر عمر زنده باشی !
امشب چه شبی روشن و زیبا و مصفاست
احسنت، به این جشن دل انگیز که برپاست
گویا که گلی پای نهاده ست به گیتی
کز فرّ و شرف، آبروی جمله ی گلهاست
تولدت مبارک
میلادت ای دوست مبارک باشد
پیوسته دلت شاد سعادت باشد
هر سبز? سبز رنگ بهارت باشد
راهـت سپید راه عــدالـت باشد
چـــشـــم شــادی نگارت باشد
ایــــــزد پـشـت و پـناهت باشد
میلادت ای دوست مبارک باشد
دلـشاد ازین اهل جماعت باشد . . .
روز تولد تو روز نگاه باران
بر شوره زار تشنه بر این دل بیابان
روز تولد تو گویی پر از خیال است
یاس و کبوتر و باد در حیرت تو خواب است . . .
با من باشی دوست دارم
تنها باشی دوست دارم
امروز روز میلادته
هرجا باشی دوست دارم
تولدت مبارک
تو این روز طلایی تو اومدی به دنیا
وجود پاکت اومد تو جمع و خلوت ما
تو تقویما نوشتیم تو این روز و تو این ماه
از آسمون فرستاد خدا 1 ماه زیبا
تولدت مبارک
دوباره روز تولدت رسید
روزی که غصه سراغم نمیاد
روزی که دستای تنهایی من
بیشتر از همیشه دستاتو میخواد
تولدت مبارک
وجود زیبایت وارد دنیا میشود
هدیه سالروزش این آوا میشود
عاشقی چون من بی پروا میشود
در شعر تولد غرق رویا میشود
اینگونه سالی دگر ازعمر تو آغاز میشود
تولدت مبارک
تمام لحظه های عمرم بدرقه نفس کشیدن توست
به دنبال کوچکترین فرصت بودم تا بزرگترین تبریک را نثار قلب مهربانت کنم
ورق خوردن برگ سبز دیگری از زندگی ات را تبریک میگویم
تولدت آذین زندگی ام باد
تو این روز پر از عشق تو با خنده شکفتی
با یه گریه ی ساده به دنیا بله گفتی
ببین تو آسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه ، رو لبا پر خندس
تولدت مبارک
تولدم مبارک نیست، شکسته قلب داغونم…
تو نیستی و من از دوریت، خودم رو مرده میدونم
تک تک ستاره های عمرت بلند و والا
باقی عمرت 1000 به بالا
امروز روز تولدته عزیزم
عزیزمی، دوستت دارم به مولا
زادگاه و تاریخ تولد هیچکس در هیچ نقشه و تقویمی نیست
چرا که ادما هر لحضه در تپش قلب کسانی که دوستشان دارند متولد میشوند.
آمده ای به دنیا، دل خوش شده شاپرک
این است صحبت من تولدت مبارک
امروز….. تنهایی من آغاز میشود
مات و مبهوت و منتظر….
و من میدانم او حتی..
تولدم را به من تسلیت هم نمیگوید!!
تولد تو تولد من است، من تمام طول سال بیدار مانده ام
که مبادا روز تولد تو تمام شود، و من در خواب بمانم
و نتوانم به تو بگویم، تولدمان مبارک!
در شب های خوشبختی تو سهم من تنهایی است
در دل من اما فقط آرزوی توست
تولدت مبارک . . .
امشب دامن تو پر از هدیه های کوچک و بزرگ می شود
اما من هیچ ندارم که به تو هدیه دهم
جز دلی که به من پس دادی
تولدت مبارک
صدای یک پرواز ، فرود یک فرشته
آغاز یک معراج ، و شروع یک زندگی ، تولدت مبارک . . .
همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است
چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟ فرشته ای فقط در قالب یک انسان
فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک
امیدوارم خوشبختی مثل شپش به جونت بیفته
و سلامتی مثل سگ پاچتو بگیره . . .
تولدت مبارک
برای روز میلاد تن من نمی خوام پیرهن شادی بپوشی
به رسم عادت دیرینه حتی برایم جام سرمستی بنوشی
برای روز میلادم اگر تو به فکر هدیه ای ارزنده هستی مرا
با خود ببر تا اوج خواستن بگو با من ، که با من زنده هستی . . .
تو وجودت واسه من یه معجزه ست
مثل تو هیچ کجا پیدا نمیشه
روز میلاد قشنگت می مونه
توی تقویم دلم تا همیشه
تولدت مبارک
برای تولد من جشن نگیرید
بگذارید باد شمع ها را خاموش کند
من همان روز تولدم مردم
دوباره روز تولدت رسید
روزی که غصه سراغم نمیاد
روزی که دستای تنهایی من
بیشتر از همیشه دستاتو میخواد . . .
تولدت مبارک
با تو ام کهنه رفیق :
یاد ایام قشنگی که گذشت
کنج قلبم گرم است!
آرزویم همه سر سبزی توست
تن تو سالم و روحت شاداب
آنچه شایسته توست خواهانم
دل یک دانه ی تو سبز و بهاری ، روزگارت خوش باد
میلادت ای دوست مبارک
مکانی برایت بهتر از دلم سراغ ندارم
تنگی اش را به بزرگی مهربانیت ببخش
عزیزم عیدت مبارک . . .