عکس های جدید و دیدنی از بهاره کیان افشار به همراه بیوگرافی و مصاحبه این بازیگر که در ادامه می توانید مشاهده نمایید
بهاره کیانافشار از بازیگران سینما و تلویزیون است ، سن و زادگاه این بازیگر در ویکی پدیا ثبت نگردیده است . وی بازیگری را بهطور حرفهای از سال 1382 با بازی در مجموعه تلویزیونی کلاه پهلوی در نقش شادی مستشارنیا با دوبلهی فریبا رمضانپور آغاز کرد
کودکی بهاره کیان افشار
من سال 83 به پروژه کلاه پهلوی دعوت شدم. همان موقع هفت ماه بود که در گروه تئاتر خانم حاجیان تمرین می کردم. خانم پاکروان – که همکحلاسی دوران دبیرستانم بودند – من را به آقای شریفی نیا معرفی کرد. همان یکی دو جلسه اول که رفتم سر صحنه کلاه پهلوی، عوامل تصمیم گرفتند من نقش «شادی مستشارنیا» را بازی کنم. تیر 85 بود که تصویربرداری کلاه پهلوی کلید خورد.
عملا قرار بود پروژه یک سال و نیم طول بکشد ولی ما نزدیک به 7-6 سال مشغول کار بودیم. در همه آن سال ها، چند تئاتر کوچک هم کار کردم. در همه آن مدت منتظر بودم کلاه پهلوی تمام شود و بتوانم بیشتر فعالیت کنم ولی خب، نمی شد. هیچ وقت نمی دانستی بعد از یک هفته چه کار خواهی داشت. به خاطر همین نمی شد به هیچ پروژه ای قول داد
بهاره کیان افشار و خواهر زادش
من برای مسیر بازیگر شدنم، هیچ برنامه ریزی دقیقی نداشتم. اتفاقی که برایم افتاد واقعا مثل یک هدیه از سمت خدا بود. اگر تصمیم داشتم که از سنی شروع به بازیگری کنم، می رفتم کلاس بازیگری و بعد تئاتر را شروع می کردم و … ولی بایم پیش آمد. الان هم حضور در کلاه پهلوی، برایم اتفاق خوشایندی محسوب می شود؛ اتفاقی که البته ساده نبود. شاید خیلی ها بگوید چرا سه تا نقش اول این سریال را تازه کارها بازی می کنند؟
جواب این است که هیچ بازیگری حاضر نبود 7-6 سال با دستمزد، شرایط و بی برنامگی مقطعی که داشتیم، با پروژه کنار بیاید. برای ما بازیگرهای جوان، کار در کنار بزرگان و پیشکسوتان کلاه پهلوی مثل یک دانشگاه محسوب می شد. برای اینکه هم در آن کار می کردیم، هم آموزش می دیدیم. من در تمام مدت کار کلاه پهلوی صبور شدم. صبری که هر بازیگری به ویژه در تلویزیون به آن نیاز دارد.
مادر بهاره کیان افشار
مهمترین عنصری که در «هیچ کجا هیچ کس» برای من وجودداشت، فیلمنامه جذاب آن بود. فیلمنامه نویس هیچ کجا، هیچ کس ساختار جالبی برای قصه اش در نظر گرفته بود که مشابهش را در سینمایمان کمتر سراغ داریم.
البته فیلمنامه ای که من بار اول خواندم تا زمان ساخت دچار تغییراتی شد که من همچنان آن نسخه اولی را بیشتر دوست دارم. در نسخه اول دلایلی که به شما انگیزه می دادند تا فیلم را پیگیری کنید و از سرنخ ها به اصل موضوع برسید، خیلی قوی تر بودند. دلیل دومی که من را مجاب کرد بازی در هیچ کجا، هیچ کس را بپذیرم، گروه خوب بود.
از گروه بازیگران تا عوامل پشت دوربین همه حرفه ای بودند و واقعا برای هر بازیگری آرزو است که در چنین گروهی کار کند، مخصوصا برای بازیگر تازه کاری مثل من که می خواهد تجربه کسب کند.
کودکی بهاره کیان افشار
یلدا شخصیت منفعلی دارد؛ یعنی اتفاقات را به خاطر دلایل و زمینه هایی که دارد، می پذیرد چون عاشق شده با داود همراه می شود، چون باردار است شرایط را می پذیرد. شرایطش نه در خانواده ایده آل است، نه همراه با داود. چیزی مطلوب او نیست ولی کاری هم از دستش برنمی آید. نه از نظر سن و سال، نه وضعیت مالی اش، قابلیت هیچ حرکتی را به او نمی دهد. به همین خاطر منفعل است ولی عملا آنجایی که می بیند، از نظر ذاتی و روحی نمی تواند با شرایط همراهی کند و نشانه ای مثل زن حامله سر راه او برای او اتفاق می افتد، فکر می کند که باید برگردد.
همه این ویژگی ها یلدا را به شخصیتی درونگرا تبدیل می کند که من سعی کردم درکش کنم. به دلیل همین ویژگی های یلدا، ریتم بازیم را کند کردم و حتی کندتر از حالت عادی ام حرف می زدم. سعی کردم غم و فشاری را که خانواده و شرایط جدید به او آورده، در نگاه و چشم هایش بازی کنم. با شناخت من از یلدا، لازم بود قیافه اش مثل چهره هایی باشد که می گویند «از قیافه طرف غم می بارد». یلدا حتی وقتی لبخند کوچکی هم می زند، لبخندش تلخ است.