امروز صبحانه من تو بودی
نان گرم و شیر و عسل
روزنامهها و خبر
صبحانه امروزم برشی از تو بود.
سیرم از این جهان
اشتهای تو دارم…
شمس لنگرودی
خیال تو ای نازنینم مثل چرت صبحگاهیست
مدام با خودم میگویم فقط پنج دقیقه دیگر…
چه صبحی میشه اون صبحی که
با صدای گوشی از خواب بیدار میشی صدات در نمیاد..
ولی از پشت خط یه صدای مهربون میگه:
“تنبل کوچولوی من پاشو میخوام روزمو با شنیدن صدای تو شروع کنم!
امیدوارم روزت رو با یه دنیا امید، یه بغل آرزو
و یه عالمه انرژی مثبت شروع کنی…
صبح بخیر جوجه نوک حنا
صبح زمانیست که تو بیدار میشوی
ساعت من به وقت چشمان تو تنظیم است
صبحت بخیر
به تو سلام می کنم کنار تو می نشینم
و در خلوت تو شهر بزرگ من بنا می شود . . .
سلام من به پیچکی که صبح دست سبز او
به سوی آسمان بی کران دراز می شود . . .
من میدانم از همین صبح زیبا
از این گنجشکانی که رقصان آواز میخوانند؛که
امروز روز خوبیست و بیشک معجزهای درراه است
صبح شما بخیر با آرزوی بهترین ها
امروز روز من است خورشید درخشانتر است از هر روز
گنجشکان سرودِ بودن سر دادهاند و من آمادهام برای آغاز
پس زندگی را زندگی خواهم کرد
صبح زیباتون بخیر
صبـح یعنی آغاز ؛ شروع یک عبور
پنجره یک سلام …
گوش فرا ده
در نبض عاشقانه صبح
این سر برکت است که تو را نوازش می کند …
به آغاز سلامی کن…
صبحتون بخیر
صبحت بخیر ای دلبر زیبا،
از عشق سخن بگو با ما
عشقت گرم است و کارا،
دگرگون میکند حال ما را