سری جدید تصایر لی مین هو
عکس خواهر و مادر لی مین هو بازیگر کره ای
لی مین هو بازیگر ، خواننده و مدل پرطرفدار کره ای در تاریخ 22 ژوئن 1987 در کره جنوبی بدنیا امده است. وی بازیگری را در سریال های درام کوتاه از سال 2006 آغاز کرد و پس از آن به دلیل بازی در نقش گو جون پیو در مجموعه تلویزیونی پسران فراتر از گلها شناخته شد. سپس در مجموعه تلویزیونی کمدی عاشقانه ذائقه شخصی و مجموعه اکشن و عاشقانه شکارچی شهر به عنوان بازیگر درام مطرح شد.او در سریال ایمان و درسریال وارثان هنر نمایی کرده است.
بیوگرافی جدید لی مین هو بازیگر و خواننده کره ای
گالری تمام تصاویر جدید لی مین هو
لی مین هو و همسرش
لی مین هوی دوست داشتنی من
عکس های جدید لی مین هو
لی مین هو و سوزی بای
زندگینامه و دانستنی های جالب در مودر لی مین هو
بیوگرافی لی مین هو و همسرش
مدل کره ای لی مین هو
«« از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل »»
«« اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل »»
«« گریان فرشته ایست که در سینه های تنگ »»
«« از اشک چشم نشو و نما می دهد به دل »»
«« آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس »»
«« آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس »»
«« گله ئی کردم و از یک گله بیگانه شدی »»
«« آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس »»
خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد
خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد
گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات
گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد
ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست
که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست
دگر قمار محبت نمی برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست
من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست
کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست
کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر
این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست
ای چشم خمارین تو و افسانه نازت
وی زلف کمندین من و شبهای درازت
شبها منم و چشمک محزون ثریا
با اشک غم و زمزمه راز و نیازت
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یارا
که این دو فتنه بهم می زنند دنیا را
چه شعبده است که در چشمکان آبی تو
نهفته اند شب ماهتاب دریا را
از نسیم سحر آموختم و شعله شمع
رسم شوریدگی و شیوه شیدائی را
جان چه باشد که به بازار تو آرد عاشق
قیمت ارزان نکنی گوهر زیبائی را
هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
«« از غم جدا مشو که غنا می دهد به دل »»
«« اما چه غم غمی که خدا می دهد به دل »»
«« گریان فرشته ایست که در سینه های تنگ »»
«« از اشک چشم نشو و نما می دهد به دل »»
«« آتشی زد شب هجرم به دل و جان که مپرس »»
«« آن چنان سوختم از آتش هجران که مپرس »»
«« گله ئی کردم و از یک گله بیگانه شدی »»
«« آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس »»
خوابم آشفت و سرخفته به دامان آمد
خواب دیدم که خیال تو به مهمان آمد
گوئی از نقد شبابم به شب قدر و برات
گنجی از نو به سراغ دل ویران آمد
ندار عشقم و با دل سر قمارم نیست
که تاب و طاقت آن مستی و خمارم نیست
دگر قمار محبت نمی برد دل من
که دست بردی از این بخت بدبیارم نیست
من اختیار نکردم پس از تو یار دگر
به غیر گریه که آن هم به اختیارم نیست
کاروان آمد و دلخواه به همراهش نیست
با دل این قصه نگویم که به دلخواهش نیست
کاروان آمد و از یوسف من نیست خبر
این چه راهیست که بیرون شدن از چاهش نیست
ای چشم خمارین تو و افسانه نازت
وی زلف کمندین من و شبهای درازت
شبها منم و چشمک محزون ثریا
با اشک غم و زمزمه راز و نیازت
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
نوشداروئی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا
به چشمک اینهمه مژگان به هم مزن یارا
که این دو فتنه بهم می زنند دنیا را
چه شعبده است که در چشمکان آبی تو
نهفته اند شب ماهتاب دریا را
از نسیم سحر آموختم و شعله شمع
رسم شوریدگی و شیوه شیدائی را
جان چه باشد که به بازار تو آرد عاشق
قیمت ارزان نکنی گوهر زیبائی را
هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
گالری عکس و بیوگرافی دانیال حکیمی بازیگر تئاتر ، تلویزیون و سینما
تصویر دانیال حکیمی و دخترش دایانا
عکس دانا و دایانا حکیمی فرزندان دانیال حکیمی
عکس دانیال حکیمی و همسرش
دانیال حکیمی زاده? سال 1342 بازیگر سینما و تلویزیون ایران است. او دارای دیپلم اقتصاد است و دانشآموخته مدرسه عالی بازیگری رادیو در سال 1363 میباشد. بعد از سال 1363 وی در دورههای آموزش بازیگری تئاتر که توسط حمید سمندریان برگزار میشد شرکت نمود و در همان سالها نمایشهایی را هم به روی صحنه برد. بازی در سینما را با فیلم مخترع 2001 آغاز کرد. دانیال حکیمی بازیهای موفقی در سریالهای خواب و بیدار، ولایت عشق، خانه پدری، مسافر، فکر پلید و… داشتهاست. حکیمی بازی در تلویزیون را از سال 1366 با سریال «مرغ حق» آغاز کرد و با آثار دیگری چون «آقای دلار»، «بخش چهار جراحی»، «باغ گیلاس»، «این خانه دور است»، «آتیه» و خواب و بیدار، ولایت عشق، خانه پدری، مسافر، فکر پلید ادامه داد. او در سال 1386 موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد تئاتر شد.
عکس دانیال حکیمی و پسرش دانا
1387 -شکار روباه
1385 -ارتفاع 45/6
1375 – ستارههای سربی
1375 – طوفان
1373 – بازیهای پنهان
1373 – لژیون
1371 – چشمهایم برای تو
1370 – دیگه چه خبر؟!
1370 – مخترع 2001
عکس جدید دانیال حکیمی و فاطمه گودرزی در پشت صحنه سریال دوردست ها
کارخانه روغن سازی دو شریک بنامهای رسول و صادق دچار بحران مالی می شود. صادق که فعالیتی دیگر راه انداخته سهام خود را می فروشد و سرمایه داری بنام حبیب به پیشنهاد عماد که مورد اعتماد و همه کاره اوست سهام کارخانه را می خرد و عماد به همراه رسول به اداره کارخانه مشغول می شوند. رفته رفته معلوم می شود که عماد با نقشه ای قبلی برای ضربه زدن به رسول به او نزدیک شده است و …
1395 – دور دست ها
1394 – آسمان من
1393 – رهایی
1389 – فاصلهها
1387 – مرگ تدریجی یک رویا
1387 – شب هزار و یکم
1387 – ترانه مادری
1385 – روز رفتن
1385 – مار و پله
1384 – مار و پله
1383 – لبه تاریکی
1382/84 – آشیانه سیمرغ
1381 – جست و جو در شهر
1381 – خانه پدری
1381 – خواب و بیدار
1379 – ولایت عشق
1378 – ویروس 2000
1377 – فکر پلید
1377 – دلهای شاد
1377 – گمشده
1375 – خاطره
1375 – آتیه
1374 – فردایی هم هست
1374 – فرصت طلایی
1372 – باغ گیلاس
1371 – بازنشستگی
1370 – این خانه دور است
1368/69 – سایههای بلند باد
1368 – آقای دلار
1367 – بخش چهار جراحی
1367 – عقیق
1366 – مرغ حق
1363 – کابوس خسرو پرویز
عکس های دیدنی و پر هیجان در یک قدمی مرگ
عکس دو جوان شناگر در معرض حمله کوسه وحشی
در یک قدمی مرگ ، زنی در مسیر گردباد عظیم و خطرناک
مردی در معرض حمله خرس وحشی و خطرناک
حمله ناگهانی تمساح و قرار گرفتن در یک قدمی مرگ
سقوط ماشین به پایین پل و قرار گرفتن در یک قدمی مرگ
خارج شدن ماشین مسابقه از پست و پرت شدن به سمت عکاسان شجاع کنار پیست
فرار معجزه آسای فوک از دست کوسه گرسنه در یک قدمی مرگ